بازار سرمایه چقدر انعکاس دهنده واقعیت های اقتصاد ایران است؟

نرخ بهره پایین می رود  شاخص بورس افزایش پیدا می‌کند، نرخ بهره بالا می‌رود شاخص بورس افزایش پیدا می‌کند، ارز بالا می رود شاخص بورس افزایش پیدا می‌کند  ارز پایین می‌آید شاخص بورس افزایش پیدا می‌کند.  تورم افزایش می‌یابد شاخص بورس بالا می رود تورم کاهش می یابد شاخص بورس بالا میرود. ویروس کرونا در کشور به یک اپیدمی تبدیل می شود ولی شاخص بورس بالا میرود، قیمت نفت کاهش می یابد شاخص بورس بالا می رود و حتی قیمت نفت زیر یک دلار کاهش پیدا می‌کند ولی شاخص‌بورس افزایش پیدا می‌کند.  شما می توانید این داستان را ادامه دهید.  شاخص بورس اوراق بهادار تهران مقاومت  بسیار بالایی برای کاهش پیدا کرده است.  این سوال بسیار مهم برای همه به وجود آمده است که این مقاومت از کجا ناشی می‌شود. چرا بازار بورس اوراق بهادار در مقابل اخبار بد مقاومت پیدا کرده است.؟  چرا اخبار بد را خوب جلوه می دهد؟. آنچه در پاسخ به این سوالات می توان مطرح کرد این است که عامل اصلی افزایش شاخص بورس شکل گیری نوعی تمایلات بازار Market Sentiment  است. اگر دقیق بخواهیم بگوییم تمایلات بازار به نوعی برآیند انگاره‌های سرمایه گذاران فعال در بازار بورس از روند های اقتصاد ایران ، اقتصاد جهانی و عوامل پشتیبان بازار سهام در کشور است.

 یک فاکتور محوری در کشور دارد کار می کند و شاخص را بالا میبرد و عوامل دیگری به عنوان پشتیبان شاخص در کشور فعال هستند که مانع از کاهش شاخص بورس می شوند. این عامل فعال و محوری حجم بسیار بالای نقدینگی موجود در کشور و افزایش بی رویه ماهانه آن است.  نقدینگی موجود هم ابزار خرید قدرتمندی در اختیار سرمایه گذاران قرار می دهد و هم تورم را بالا می‌برد و در نتیجه آن، قیمت سهام بدون اینکه سود هم کرده باشند افزایش پیدا می‌کنند. دلیل ساده آن این است که در اثر تورم هم قیمت داراییها بالا رفته است و هم ارزش موجودیهای کالایی در کلیه مراحل تولید افزایش یافته است. استمرار گسترش  نقدینگی در کشور و تورم دو رقمی ایجاد شده در اثر این گسترش نقدینگی،  این اطمینان را برای سرمایه‌گذاران ایجاد کرده است که بازار بورس کماکان افزایش پیدا می‌کند.  وقتی افزایش شاخص تحقق می پذیرد اطمینان سرمایه گذاران بیشتر شده و بنابراین تمایلات بازار قدرت بیشتری پیدا می کند.  گذشته از این فاکتور بسیار مهم عوامل حمایت کننده سیاسی نیز برای حمایت بازار بورس و افزایش شاخص سهام  در حال فعالیت هستند.  یکی از حامیان بسیار مهم بازار بورس بانک مرکزی است چرا که رونق در بازار بورس فشار را از بازار طلا و دلار برمی دارد. دومین حمایت‌کننده بازار بورس دولت است.  دولت به دو دلیل عمده بالا رفتن شاخص بورس را مورد حمایت سیاسی خود قرار می دهد.    اول وابستگی بودجه دولت به افزایش شاخص بورس اوراق بهادار است.  بخش مهمی از کسری بودجه دولت در سال ۱۳۹۹ از طریق فروش دارایی های دولتی تامین می‌شود.  یکی از بهترین ابزارها  بازار بورس است که دولت می‌تواند شرکت‌های خود را از این طریق واگذار کند.  با توجه به اینکه قیمت سهام بسیار بالا رفته است،   بنابراین دولت می تواند بخش قابل توجهی از شرکت های خود را از این طریق و با قیمت نسبتا بالا به فروش برساند.  همان اتفاقی که برای شستا افتاد.  دوم ، افزایش مستمر شاخص بازار در میان مردم سهام نشان‌دهنده موفقیت اقتصاد است. به عبارت دیگر نشان می دهد که سرمایه گذاران در بازار سهام چشم انداز روشن و مثبتی از آینده اقتصاد کشور دارند.  ایران یکی از معدود کشورهای جهان است که افزایش شاخص سهام نشان دهنده موفقیت و کاهش آن نشان دهنده عدم موفقیت دولت است. به عبارت دیگر روند های طبیعی و نوسانی بازار بورس از نظر دولت قابل قبول نیست و فقط زمانی که بازار بورس در حال افزایش است شرایط خوب و طبیعی می باشد. گسترش بی رویه نقدینگی همراه با حمایت دولت و بانک مرکزی از بالا رفتن شاخص بورس شرایط کافی را برای ورود نقدینگی به بازار فراهم می کند و افزایش ورود سرمایه گذاران جدید به بازار را فراهم می‌کند.  با این شرایط بدیهی است که شاخص بورس افزایش پیدا میکند و همین افزایش به طور روزانه شرایط قدرت گیری تمایلات بازار را برای افزایش بعدی فراهم می‌کند. وقتی مردم می‌بینند که شاخص سهام به طور مستمر در حال افزایش است و از طرف دیگر بانک مرکزی و دولت در حال حمایت از افزایش شاخص هستند،  اعتماد به نفس مردم به تدریج بیشتر و بیشتر می شود و درنتیجه آن خریدهای توده ای شکل می گیرد. یعنی سرمایه گذاران در بورس سرمایه گذاری می کنند ، فقط به این دلیل که شاخص به طور مستمر و روزانه در حال افزایش است. .  کل این فرآیند شاخص تمایلات بازار را (که در ایران محاسبه نمی شود) با لا می‌برد. افزایش شاخص تمایلات بازار در یک روز، حرکت شاخص را در روز بعد تعیین می‌کند.  درست مثل یک نردبان.  و دقیقاً همین شاخص تمایلات بازار است که خبر خوب را بزرگ تر می کند و خبر بد را نادیده می گیرد.  این اتفاقی است که در شرایط فعلی در بازار سهام کشور در حال شکل گیری است. بنابراین قدرت تمایلات بازار بسیار فراتر از آن چیزی است که فکر می کنیم.   این شاخص نه تنها در بازارهای آتی بلکه در بازارهای روز کالاها و سهام در جهان نیز کار می کند و بخش مهمی از این تمایلات از اخبار و چشم انداز سرمایه گذاران از آینده اقتصاد ناشی می شود. به عبارت دیگر در بازارهای بورس جهانی همین تمایلات است که کار می کند. در ایران هم همین طور است. بنابراین بازار بورس نه در ایران بلکه در تمامی کشورهای جهان نشان دهنده وضعیت اقتصاد یک کشور نیست بلکه نتیجه چشم اندازی است که از آینده اقتصاد کشور دارند. بنابراین بازار بورس خیلی زیاد با داده ها کار نمی کند. بیشتر با تفسیر داده ها و اثر آن بر آینده اقتصاد کار می کند. آنچه که در ایران این تمایلات را قدرت داده گرفتن تایید سرمایه گذاران از بازار است، یعنی هر چه شاخص بالاتر رود و هر چه این افزایش ادامه دار باشد تمایلات به سمت صعود، بیشتر می شود و افراد جدیدی وارد بازار می شوند و قدرت فزایندگی شاخص را  بیشتر می کنند و هر چه این افزایش بیشتر باشد شاخص تمایلات بیشتر می شود. چیزی که در بورس تهران دارد کار می کند این فرایند است. 

با توجه به مسایل گفته شده موتور محرکه بازار بورس ایران تزریق نقدینگی پیوسته به اقتصاد و از آنجا به بازار سهام است. ولی این نقدینگی موتور محرکه است ولی تمایلات قویی که در بازار شکل گرفته است بیشتر از طرف بانک مرکزی و دولت حمایت می شود. هر دو به تقویت شاخص بورس نیاز دارند. ولی پرسش کلیدی این است که تا کجا این فرایند ممکن است ادامه پیدا کند و تا کجا شاخص می تواند بالا برود. بر اساس آنچه که گفته شد جهت و شدت جهت بازار را تمایلات سرمایه گذاران تعیین می کند. در واقع تمایلات بازار market sentiment  برآیند نگاه مجموع سرمایه گذاران در بازار بورس است و در شرایط فعلی بسیار مثبت است. در جامعه هم این نگاه به بازار مثبت است. سایر بازارها هم در مقام رقیب بورس قرار نگرفته اند و بنابراین نمی توانند با التهابشان بازار پر قدرت بورس را تحت تاثیر قرار دهند. بنابراین بی جهت نیست که کسی با مطالعه بازار بورس را برای سرمایه گذاری انتخاب نمی کند، بلکه تمایلات بازار آنقدر قوی است که این بازار از قبل انتخاب شده است. بنابراین اینکه کی این بازار وارد فاز اصلاحی می شود و تا چه حد امکان اصلاح دارد به مسایلی بستگی دارد که فهرست وارد در زیر می آید. 

1-       آنچه بورس ایران را مجبور می کند که تن به اصلاح بدهد تغییر در تمایلات بازار است. 

2-       پیش بینی می شود که این تمایلات در سال ۹۹ برگردد و بازار بورس اصلاح قابل توجهی داشته باشد. 

3-       وجود سرمایه گذاران مبتدی و تازه کار به تعداد زیاد در بورس حاکی از رسیدن شاخص در شش ماه اول سال به قله است. 

4-         احتمال اینکه اصلاح در یک یا چند بار و در جمع به ۲۵۰ هزار واحد شاخص برسد محتمل است. 

5-       اگر ریسک های سیستماتیک اقتصاد جهانی و اقتصاد ایران تمایلات بازار را بشکند، این ریزش اجتناب ناپذیر است .

6-       در صورتیکه هیچ یک از این ریسکها فعال نشوند و اگر فعال شوند نتوانند ضربه ای به تمایلات بازار بزنند شاخص یکسال موفقیت آمیز دیگر، یعنی سال ۹۹ ، را تجربه خواهد کرد، ولی با اصلاحاتی که مانع از کاهش شاخص زیر ۵۰۰ هزار خواهد شد. ولی احتمال فعال شدن این ریسکها به نظرم بالا است. 

7-       انجام مذاکرات با امریکا و تمام شدن مشکل ویروس کرونا می تواند فرضیه استمرار افزایش شاخص بورس را تقویت کند. این فرضیه  ضعیف است. 

8-       اگر بازار بخواهد تورم و افزایش نرخ ارز را در خود تعدیل کند، شاخص پایین تر از سطح فعلی خواهد ایستاد. مشخص است که بازار دارای حباب است. این حباب را می توان محاسبه کرد، که در این نوشته کوتاه امکان طرح آن نیست. 

, ,

نظرات

۴ نظرات

  • سلام

    آیا سرمایه‌گذاری در صندوق های سرمایه گذاری (سهامی یا مختلط ) را برای سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ پیشنهاد می‌فرمایید؟
    و آیا همچنان امکان سودآوری های ۳۰۰-۴۰۰ درصدی سالیانه همانند سال ۹۸ را محتمل میدانید؟

  • با تشکر از شما، ایجاد حباب بورسی بخصوص از جانب دولت ها مسبوق به سابقه است. اگر اشتباه نکنم در سال ۸۲ نیز همین اتفاق افتاد و به عنوان مثال سهام یکی از شرکت های زیر مجموعه سرمایه گذاری پتروشیمی از قیمتش از حدود ۹۰۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان رسید و لی کسی که سهام ۹۰۰۰ تومانی را فروخته بود و سود کرده بود سرمایه گذاری پتروشیمی بود ( بخش دولتی) و متضرر مردم عادی که فقط بخاطر موج ایجاد شده سهام خریداری کرده و حالا ضرر زیادی کرده بودند.

نظرات شما

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

عضویت در خبرنامه